به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- در جریان جنگ جمل، طلحه و زبیر که از یاران امیرالمومنین علیهالسلام بودند و با حضرتش بیعت کرده بودند، عهدی را که پیش از این بسته بودند، شکستند و در مقابل حضرت امیر(ع) به تخاصم صف کشیده و جنگ جمل را برپا کردند. بهانه جنگ جمل که به تحریک معاویه و پیمانشکنی طلحه و زبیر (ناکثین) برپا شده بود، خونخواهی عثمان بود. طلحه و زبیر درحالی خون عثمان را از علی علیهالسلام مطالبه میکردند که به گواه تاریخ و شاهدان عینی، خود به خانه خلیفه سوم یورش آورده و عثمان را به قتل رسانده بودند و در سوی دیگر ماجرا - بازهم به گواه تاریخ - حضرت امیر علیهالسلام دو فرزند خود، امام حسن و امام حسین علیهما السلام را به دفاع از عثمان فرستاده بود. آن دو توانسته بودند محاصره خانه عثمان را شکسته و به اهل خانه آب و آذوقه برسانند و مهاجمان را دفع کنند ولی مهاجمان که طلحه و زبیر از سردمداران اصلی آنها بودند نهایتاً توانستند به درون خانه رخنه کنند و خلیفه سوم را به قتل برسانند. حضرت امیر علیهالسلام درباره طلحه و زبیر و بهانه آن دو در آتشافروزی جمل، فرموده بودند؛ « إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوه وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ... آنها حقی را مطالبه میکنند که خود وانهادهاند و خونی را میطلبند که خود ریختهاند» !
این روزها برخی از مدعیان اصلاحات و مخصوصاً سردمداران این جریان چنانکه گویی سابقه آنها از خاطره مردم محو شده است، تابلو عوض کرده و علیه مشکلات و پلشتیهایی شعار میدهند که خود پدید آوردهاند. این جماعت بیآنکه به روی مبارک! خود بیاورند و از بلاها و مشکلات فراوانی که به ملت تحمیل کردهاند، احساس شرمندگی کنند، اصرار دارند درصد کمتر مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را به حساب فاصله گرفتن بخشی از ملت با نظام بنویسند! در این باره گفتنی است؛
۲- درصد کمتر مشارکت در انتخابات اخیر علتهای چندگانهای داشته است که در جای خود قابل پرداختن است ولی آنچه بیتردید میتوان گفت اینکه مشکلات فراوان معیشتی و فشارهای کمرشکنی که طی ۸ سال گذشته از سوی دولت به مردم تحمیل شده است، یکی از اصلیترین علتها در کاهش درصد مشارکت بوده است. مشکلاتی که در طول عمر ۴۲ ساله انقلاب نه فقط کم سابقه، بلکه به گواهی اسناد و آمار، بیسابقه بوده است.
گرانی افسارگسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم. چوب حراج به بیتالمال و تعطیلی صدها کارخانه و مراکز تولید. کاهش دهها برابری و نزدیک به سقوط ارزش پول ملی. سرازیر کردن ۳۰ میلیارد دلار ارز و ۶۰ تن طلا به حلقوم مفسدان و رانتخواران. افزایش ۸ برابری قیمت مسکن. تنزل ۶ رتبهای اقتصاد کشور از هجدهمین رتبه در اقتصاد دنیا. شکستن رکوردهای تورم، رکود و ضریب جینی و گسترش فقر و بیکاری و فاصله طبقاتی. تاسیسات هستهای کشور را به مرز نابودی کشاندند و پیشرفت هستهای را متوقف کردند. قرار بود در مذاکرات هستهای تحریمها را لغو کنند ولی نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد بلکه به علت نابلدی، نفوذ عوامل دشمن و گرایش به سازش، صدها تحریم دیگر نیز به آن اضافه کردند. نقدینگی را که میتوانست و باید روانه عرصه تولید شده و باعث کسب و کار شود، از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان به ۳۷۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش دادند و تولید و کسب و کار را با رکود شدید و بیسابقه (و نه کمسابقه) روبهرو کردند. کشور را از خودکفایی در تولید گندم و گوشت قرمز و گوشت مرغ به واردات این اقلام ضروری و معیشتی مردم کشاندند. با دیپلماسی انفعالی، راه را برای باجخواهی دشمنان باز کردند و امنیت و اقتدار کشور را به مخاطره انداختند و...
۳- دولت کنونی، که اینهمه مشکلات و پلشتی را بیتوجه به هشدارهای مکرر کارشناسان و صاحبنظران به ملت تحمیل کرده است، دستپخت کیست؟! یکی از سران اصلی جبهه اصلاحات که افتخار میکرد با توصیه خود، مردم را به حمایت از دولت کنونی ترغیب کرده است، اخیراً با صدور بیانیهای پرسیده است «عدم شرکت (بی سابقه) بالای پنجاه درصد از مردم و وجود بالاترین درصد رأیهای باطله اگر نشانه دلسردی و نومیدی مردم و فاصله آنان با حکومت نیست، نشان چیست»؟ که باید پرسید مگر مشکلاتی که مردم با آن روبهرو بودهاند محصول دولت تحت حمایت شما نیست؟! دلسردی مورد ادعای جنابعالی نشانه بیاعتمادی مردم به شما و حزب و گروهتان است. دلیل میخواهید؟
چه دلیل و سندی گویاتر از اینکه تمام توان و ظرفیت خود را برای حمایت از نامزد مورد نظرتان به کار گرفتید ولی با کمترین استقبال مردم نیز روبهرو نشدید! آیا این واقعیت ملموس نشانه آن نیست که مردم از شما و حزب و دارو دستهتان به تنگ آمدهاند؟! و اگر اینگونه نیست پس - به قول خودتان- « نشانه چیست»؟!
۴- و اما، درصد کمتر مشارکت در انتخابات اخیر علاوهبر مشکلات کمرشکنی که طی ۸ سال اخیر از سوی دولت به مردم تحمیل شده است، علتهای دیگری نیز دارد که به آن پرداخته و بازهم خواهیم پرداخت. برشمردن مستند این علتها به وضوح نشان میدهد که انتخابات ۱۴۰۰ و نتیجه آن یعنی انتخاب فرزند فرهیخته، پا به رکاب و آزمون داده انقلاب، یکی از بزرگترین دستاوردها بوده است و مردم با وجود موانعی که به آن اشاره خواهد شد، حماسهای ماندگار آفریدهاند.